آوا و نوا
علاقه مندان به مباحث موسیقی
 
 


آواز:

عبارت است از به کار بردن صدا بنا بر قوانین و اصول موسیقی و مناسب ترین وسیله برای بیان احساسات و هیجانات است . زیبنده ترین صدای برآمده از حنجره و تار های صوتی انسان آواز است ، عده ای آواز را برای احساس لذت و مطبوعیت آن و عده ای برای فراموش کردن خستگی و عدم توجه به گذشت زمان و برخی دیگر برای تخفیف یا زائل کردن یک حالت روحی به کار می برند . عده ای نیز برای برانگیختن قوه تخیل و تصور شنوندگان خود از آواز کمک می گیرند . در موسیقی ایرانی لطف و دلربایی به ساز و آواز بستگی دارد . آواز های ایرانی نمودار حالات درونی انسان می باشند خواه شاد یا غمگین نهفته های درونی را آشکار و پستی و بلندی را برای تفکر و اندیشه هموار می سازند . آواز ایرانی در اکثر موارد ضرب به خصوصی ندارد ، نوازنده و خواننده در حین اجرا به تناسب ذوق خود چیزی بدان می افزایند یا از آن می کاهند به این کاستن و افزودن که در چهار چوب و قالبی مشخص به نام ردیف انجام می گیرد بداهه خوانی و بداهه نوازی می گویند .

آواز سنتی ایران چهارچوبی دارد که آن را ردیف آوازی می گویند و هر آوازی که خوانده می شود همیشه بر دستگاهی از هفت دستگاه ردیف منطبق است . کسی که با ردیف آوازی آشنایی داشته باشد پس از شنیدن یک قطعه ی آوازی می تواند دستگاه و گوشه ی مربوط به آن قطعه را تشخیص دهد .

(( اجزای آواز سنتی ))

(( درآمد )) : در اجرای هر آوازی معمولاًدر ابتدا درآمد خوانده می شود ، درآمد اولین گوشه ی هر دستگاه و یا آواز می باشد و شنونده با شنیدن درآمد بلافاصله تشخیص می دهد که خواننده قصد اجرای چه دستگاه یا آوازی را دارد .

در شروع درآمد کشش صدا زیاد است . هر دستگاه یا آوازی یک یا چند درآمد دارد و گوشه های هر دستگاه یا آواز نیز به نوبه ی خود دارای درآمدی کوتاه هستند . چنانکه در قدیم رسم بود که استاد به شاگرد می گفت : سلمک را درآمد کن .

در اجرای درآمد خواننده ، شنونده را آماده شنیدن قطعات اصلی دستگاه می کند و در ابتدا به او می فهماند که حال و هوای دستگاه چگونه است و در چه حالتی باید دنباله رو داستان موسیقی باشد .

(( فرود )) : فرود نیز مانند درآمد در اجرای آواز اهمیت ویژه ای دارد ، همانگونه که شنونده از درآمد یک آواز تشخیص می دهد که چه دستگاه یا آوازی قرار است خوانده شود از فرو نیز درمی یابد که چه دستگاه یا آوازی اجرا شده است . لیکن فرود به عنوان یک گوشه مطرح نمی شود بلکه برای خاتمه دادن به یک گوشه مورد استفاده قرار می گیرد .

هر دستگاه یا آوازی فرود منحصر به فرد خود را دارد و چنانچه فرود صحیح اجرا نشود آواز دلنشین و مطبوع نخواهد بود . زمانی که خواننده مثلاً در آغاز اجرای آواز خود درآمد ماهور را می خواند باید در انتها نیز فرود ماهور را اجرا کند در اجرای آواز مرکب یا در مرکب خوانی ممکن است خواننده در دستگاه ها یا آواز های مختلف گوشه هایی را بخواند و اصطلاحا ً مدگردی کند ولیکن در انتها به همان دستگاهی فرود می آید که از آن شروع به خواندن کرده است .

(( مثنوی )) : در برخی دستگاه ها و آواز ها گوشه ای تحت عنوان مثنوی دیده می شود ، مثنوی در حقیقت گل چینی از گوشه های دستگاه یا آواز مربوطه است و دارای درآمد و فرود نیز می باشد . در اجرا ی مثنوی معمولاً کشش صدا بیشتر است .



ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:15 :: توسط : شیرین

 

ردیف :

به مجموعه‌ای از قطعه‌هایی از موسیقی ایرانی اطلاق می‌شود که برای اجرا و یاددهی و یادگیری و نشان دادن قابلیت‌های خاصی از موسیقی ایرانی انتخاب، منظم و مرتب شده‌اند. هریک از این قطعه‌ها گوشه نامیده می‌شود.

ردیف معمولاً به هفت مجموعهٔ مرتب خاص و مشخص (که دوبه‌دو اشتراک دارند) تقسیم می‌شود. هریک از این مجموعه‌ها دستگاه نامیده می‌شوند. این دستگاه‌ها عبارت‌اند از شور، سه‌گاه، چهارگاه، همایون، ماهور، نوا و راست‌پنجگاه، که هرکدام توالی و مدگردی مخصوص به خودشان دارند و معمولاً با شخصیت مودال و گردش ملودی آغازشان شناخته می‌شوند. گذشته از دستگاه‌ها، معمولاً پنج، شش یا هفت مجموعهٔ خاص (بسته به روایت ردیف) هم درنظر گرفته می‌شوند که از نظر تعداد گوشه‌ها از دستگاه‌ها کوچک‌تر هستند، ولی بستگی مودال گوشه‌هایشان بیشتر از بستگی مودال گوشه‌های دستگاه‌هاست. این مجموعه‌ها، که معمولاً آواز یا مایه نامیده می‌شوند، عبارت‌اند از ابوعطا (یا دستان عرب)، دشتی، بیات ترک (یا بیات زند)، افشاری و بیات اصفهان، که در بعضی روایت‌های ردیف دو آواز بیات کرد و شوشتری هم به آنها اضافه می‌شوند. معمولاً مایه‌های ابوعطا، دشتی، بیات ترک، افشاری و بیات کرد را وابسته به دستگاه شور، و بیات اصفهان و شوشتری را وابسته به دستگاه همایون به حساب می‌آورند.

ایجاد و پرورش ردیف موسیقی سنتی ایرانی و تغییر نظام مقامی (که در آن، مبنای کار قطعه‌های طولانی قابل تجزیه ولی دارای هویت مستقل هستند که «مقام» نامیده می‌شوند) به نظام ردیفی (که در آن، مبنای کار قطعه‌هایی کوتاه هستند که در کنار هم شخصیت «دستگاه» را تشکیل می‌دهند) را معمولاً به آقا علی‌اکبر فراهانی و دو پسرش، میرزاعبدالله و آقاحسینقلی نسبت می‌دهند. همکاران و شاگردان اینان، به‌نوبهٔ خود، قطعات مختلفی را به شیوه‌های مختلف به این مجموعه اضافه یا از آن کم کردند و اجراهای مختلفی از آن ارائه کرده‌اند. معمولاً به هر مجموعهٔ خاص، نام گردآورندهٔ مجموعه اضافه می‌شود (مثلاً، ردیف میرزاعبدالله یا ردیف آقاحسینقلی یا ردیف حسین‌خان اسماعیل‌زاده) و اگر کسی آن را نقل کرده باشد اسم نقل‌کننده هم اضافه می‌شود (ردیف میرزاعبدالله به‌روایت نورعلی‌خان برومند). معمولاً، معتقدند که ردیف، استخوان‌بندی و در نتیجه، «هویت» ثابتی دارد و تفاوت گردآوری‌ها و روایت‌های مختلف، تنها در جزئیات، توالی و پرداخت گوشه‌ها است. مثلاً در نسخه‌هایی از ردیف که برای آواز تنظیم شده‌اند، معمولاً از وزن‌های سنگین‌تر و مناسب خوانده‌شدن با شعر استفاده می‌شود. به عنوان مثالی دیگر، ردیف آقاحسینقلی از ردیف میرزاعبدالله کوتاه‌تر و پرکارتر است، احتمالاً به‌این دلیل که میرزاعبدالله بیشتر به تعلیم می‌پرداخته و آقاحسینقلی بیشتر به نوازندگی.

بعضی از روایت‌های مشهورتر ردیف از این قرارند:

ردیف میرزاعبدالله (به‌روایت نورعلی‌خان برومند)
ردیف آقاحسینقلی (به‌روایت علی‌اکبرخان شهنازی)
ردیف موسی‌خان معروفی (مشهور است که موسی‌خان، همهٔ گوشه‌هایی را که می‌شناخته در این ردیف گرد آورده‌است)
ردیف ابوالحسن صبا
ردیف (آوازی) عبدالله‌خان دوامی
ردیف سعید هرمزی

ردیف میرزاعبدالله (به‌روایت نورعلی‌خان برومند)
ردیف آقاحسینقلی (به‌روایت علی‌اکبرخان شهنازی)
ردیف موسی‌خان معروفی (مشهور است که موسی‌خان، همهٔ گوشه‌هایی را که می‌شناخته در این ردیف گرد آورده‌است)
ردیف ابوالحسن صبا
ردیف (آوازی) عبدالله‌خان دوامی
ردیف سعید هرمزی

 

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:14 :: توسط : شیرین

پیش درآمد:

پیش درآمد یکی از فرم های رایج در موسیقی ایرانی است که حدود صد سال از قدمت آن می گذرد .
ساختار این قالب موسیقایی از ابتدا تاکنون چندان دستخوش تغییر نشده است و بیشتر از لحاظ سطح تکنیکی نوازندگان و آهنگسازان و امکانات اجرایی مفصل تر و پیچیده تر شده است .
پیش درآمد ، از قالب های اصلی آهنگسازی و اجرا در موسیقی کلاسیک ایرانی ،قطعه ای ضربی،موزون،بدون کلام و صرفا سازی است که بطور سنتی آغاز گر اجرای یک برنامه موسیقی کلاسیک ایرانی و معرف فضای کلی دستگاه یا آواز مورد نظر است اگر چه سابقه تاریخی اصطلاح "پیش درآمد " و رواج آن به عنوان قطعه ای مقدمه گونه در موسیقی ایرانی به حدود یک صد سال پیش و پس ار دوران مشروطیت باز می گردد ، اما از لحاظ ساختار شناختی می توان ریشه آن را در فرم های قدیمی تری جستجو کرد . در بررسی پیشینه ی تاریخی " پیش درآمد " سه نکته را باید در نظر داشت . نخست ، سابقه ی تاریخی قطعاتی که از لحاظ برخی ویژگی های ساختاری ، یعنی موزونی و بی کلامی تقریبا مشابه با پیش در آمد بوده اند دوم ، بررسی نقش چنین قطعاتی در فرم سیکلیک اجرایی به عنوان قطعه ایی مقدمه گونه . سوم ، اطلاق اصطلاح " پیش درآمد " به فرم مورد نظر و تثبیت و رواج آن به عنوان قالبی برای ساخت و اجرای موسیقی .
درباره ی چگونگی شکل گیری پیش درآمد به مفهوم کنونی آن روایات مختلف ، اما کمابیش مشابهی ، ذکر شده است که با مقایسه آنها می توان سیر تکوین تدریجی آن را دریافت . نخستین نمونه های قطعاتی که در قالب ساختاری پیش درآمد ، ریشه در آثار برخی از نوازندگان عصر ناصری همچون محمد صادق خان سرورالملک و آقا حسینقلی دارد ، مع هذا قطعات مذکور دارای ساختاری نسبتا ساده و غیر مستقل بوده اند ، چندان نقش مقدمه گونه نداشته اند ، به صورت گروهی اجرا نمی شده اند و البته در آن زمان عنوان پیش درآمد نیز به آنها اطلاق نمی شده است .
بنا بر روایات موجود در اواخر دوران قاجار هنگامی که موسیقیدانان در مجالس و محافل خویش به اتفاق ساز می زدند معمولا در اول چیزی با هم نمی نواختند بلکه نخست آنکه از همه استاد تر بود شروع به نواختن می کرد و پس از وی بقیه ی نوازندگان به ترتیب به نوبه ی خود می نواختند و چنانچه خواننده ایی در جمع شان بود شروع به خواندن می کرد و نوازندگان به نوبت جواب او را می دادند . در قسمت آخر برنامه قطعاتی ضربی از قبیل تصنیف و به ویژه رنگ وجود داشت که نوازندگان دسته جمعی به نواختن آن می پرداختند . تا این که پس از دوره ی استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس توسط محمد علی میرزا ، ظهیرالدوله انجمنی به نام انجمن اخوت در کاخ صاحبقرانیه تشکیل داد و کنسرت هایی را به نفع بینوایان و مستمندان برگزار کرد . در جریان این برنامه ها برای اولین بار این فکر به نظر رکن الدین مختاری می رسد که مناسب است برای اجرای کنسرت وقتی که نوازندگان دور هم جمع می شوند در مرحله ی اول قطعه ای به طور دسته جمعی بنوازند و به اصطلاح گشایش یا خلاصه ایی از آنچه که می خواهند بعدا بنوازند باهم شروع کنند و سپس به تک نوازی مشغول شوند . وی این نظر را با دیگران در میان گذاشت و روز بعد قطعه ای را که شخصا معمولا در موقع تک نوازی به صورت ضربی می نواخت به دسته ی موسیقی دانان ارائه داد و آنها نیز پس از چند جلسه تمرین آن را فرا گرفته و به صورت دسته جمعی اجرا کردند .نام این قطعه را مشیر همایون "پیش درآمد " گذاشت، به این دلیل که پیشتر اجرای موسیقی با درآمد آغاز می شد و بنا براین آنچه قبل از آن نواخته شود را می توان پیش درآمد نامید .
امروزه پیش درآمد فرمی سازی و پیش ساخته است که معمولا آغاز گر اجرای سنتی موسیقی کلاسیک ایران و نخستین بخش از طرح پنجگانه فرم سیکلیک اجرای سنتی موسیقی دستگاهی ایران است . این قطعه فضا و حالت مورد نظر را به گونه ایی موجز و در قالبی موزون ارائه می دهد و در واقع دارای نقش مقدمه است .این فرم اگر چه دارای متر مشخص است اما فاقد پریود های متریک – ریتمیک مشخص و تثبیت شده در قالب اصول یا ایقاعات است .طرح ساختار فرمال پیش درآمد معمولا فاقد قسمت ترجیع گونه است و در واقع طرح ساختاری آن بیشتر متاثر از ساختار مدال و ملودیک دستگاه مورد نظر است ، بدین ترتیب که غالبا در مُد درآمد یا مُد اصلی دستگاه یا آواز آغاز می شود و درآن انتقال به تعدادی از گوشه های اصلی دستگاه صورت می پذیرد .
پیش درآمد در اوزان دو ضربی ، سه ضربی و چهار ضربی با سرعت متوسط ساخته می شود و گاهی به ضرب 8/6 سنگین و یا 4/6 است . این نکته نیز شایان توجه است که دو آهنگساز و موسیقی دان برجسته که پیش درآمد را رواج دادند یعنی درویش خان و رکن الدین خان مختاری هر دو دارای پیشینه ای در موسیقی نظام نیز بودند رکن الدین خان تحت تاثیر موزیک نظام برای اولین بار وزن دو ضربی تند را با ساختن پیش درآمدی در دستگاه چهارگاه معمول و متداول نمود .
امروزه قطعات تقربیا مشابه با پیش درآمد در برخی دیگر از فرهنگ های موسیقایی جهان اسلام رواج دارد : پیشرو در ترکیه ، بشرف ، در موسیقی عربی ، تصنیف در شش مقام ماوراءالنهر .


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:12 :: توسط : شیرین

بخش مهمى از موسيقى منطقه بوشهر را نوحه‌ها و آوازهاى مراسم عزادارى تشکيل مى‌دهد. سينه‌زنى در بوشهر هميشه با آواز توأم است. اجراى‌سنج و دمام براى خبر کردن مردم براى انجام مراسم سينه‌زنى انجام مى‌گيرد. بوق وظيفهٔ هماهنگى را ميان دو دستهٔ مختلف به‌عهده دارد. شروع نواختن با بوق است و ختم مراسم دمام نيز با بوق انجام مى‌گيرد. محلات مختلف بوشهر در ارتباط با مراسم‌ ‌سنج و دمام تعصب زيادى دارند و اجازه نمى‌دهند فرد غريبه‌اى در نواختن‌ سنج و دمام شرکت کند.
”سُبالو“ يکى از فرم‌هاى موسيقى محل بوشهر است. اين آواز همراه با دايره و نيز خوانندگانى که دايره‌وار نشسته‌اند اجرا مى‌شود. ظاهراً سُبالو متأثر از موسيقى افريقا و عرب بوده است. نوع ديگر ”يَزله“ است که همراه با دست زدن انجام مى‌شود و ملودى بيش از متن داراى اهميت مى‌باشد. ”شروه“ فرم ديگرى از موسيقى بوشهر است که متن آن اشعار مولاناست. اين نوع هنوز هم در دشتستان، موطن اصلى‌اش وجود دارد.
ترانه‌هاى امروزى بوشهر بيشتر از دو شاعر معروف محلى يعنى فايز و مفتون است. از مقام‌هاى سازى موسيقى بوشهر يکى ”حاجيوني“ است و ديگرى ”مولودي“. در مولودى نوعى حرکت مخصوص دسته‌جمعى وجود دارد و در روزهاى بخصوصى مثل اعياد مذهبى اجرا مى‌شود.
نوع ديگر از موسيقى بوشهر که بانى انبان و دايره اجرا مى‌شود، ”چوبى چهار دستماله“ است. در اين نوع، نوازندگان هنگام نواختن با حرکات منظم پا به شکل خاصى دايره‌وار حرکت مى‌کنند و حول يک محور مى‌چرخند. معمولاً چند رقصندهٔ زن در ميان دايره با حرکاتى خاص رقص سنگينى را اجرا مى‌کنند، که فضاى خاصى بوجود مى‌آورد. اين مقام امروز، در ميان کولى‌هاى بوشهر رايج است.
”شکي“ نيز موسيقى مراسم شادى است که بانى انبان يا نى جفتى همراه با دمام و يا دايره اجرا مى‌شود و با دست زدن همراه است.
”بندري“ از آهنگ‌ەاى سازى منطقه بوشهر است که ريتمى تند دارد و مخصوص رقص است. سازهاى بوشهر عبارتند از: نى‌انبان، نى جفتي، نى تکي، بوق، دمام و سنج


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:3 :: توسط : شیرین

موسيقى لرستان از غنا و گستردگى قابل توجهى برخوردار است؛ اما به دلايل متعددى از جمله هجوم فرهنگ بيگانه و تخريب فرهنگ بومى و نيز پاشيده شدن سازمان ايلى و عشايري، موسيقى اين سرزمين را بى‌هويت و تقليدى ساخت.
بيشتر آنچه که در سال‌هاى اخير بعنوان موسيقى لرستان معرفى شده، بجز نمونه‌هاى اندکي، تنها قرابتش با موسيقى لري، اين است که خوانندگن و نوازندگان آنها لرستانى بوده‌اند با وقفه ايجاد شده در موسيقى اصيل لرستاني، نوعى موسيقى بزمى در لرستان آغاز شد که از موسيقى سنتى شهرى تأثير مى‌گرفت. اما موسيقى واقعى لرستان، موسيقى مقامى بوده است که بجز چند نمونهٔ پراکنده اسناد کافى در اين زمينه وجود ندارد.
اين موسيقى امروزه از نظر مضمون به موسيقى کار، موسيقى مراسم، عروسى و ترانه‌هاى بازى تقسيم مى‌شود. سازهاى لرستان عبارتند از:
سورنا، دهل، کمانچه، ساز چپي، تنبور، دوزله، پيک


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:0 :: توسط : شیرین

در کردستان لهجه‌ها و آداب و رسوم بسيار متفاوتى وجود دارد. آداب و سنن و فرهنگ آنها ريشه در فرهنگ باستانى دارد و آيين اوستا دارد؛ بطوريکه اعياد ملى - مذهبى ايران باستان مثل مراسم آتش‌افروزى نوروز و ... را پس از گرويدن به اسلام و حتى مسلک‌ها و فرقه‌هاى درويشى و تصوف بيش از نقاط ديگر ايران حفظ کرده و به آنها توجه دارند.
در فرقهٔ على‌اللهي، اجراى موسيقى با بيان اشعارى هجايى در وصف على (ع) و فضايل انسانى او و ساير پيروان اهل حق در مى‌گيرد، که معمولاً در اماکن خاصى انجام مى‌شود. در اين اماکن، همراه نغمهٔ تنبورها مى‌خوانند و گاه گريه سر مى‌دهند و به کردار نيک، پندار نيک و گفتار نيک ارج مى‌نهند.
در طريقهٔ قادريه، شب‌هاى سه‌شنبه و جمعه در تکايا و خانقاه‌ها مراسم ذکر و تليله دارند که با موسيقى عرفانى و طنين دف‌ها همراه است. اخيراً دف دراويش در تنبور‌نوازى اهل حق رسوخ کرده است. رهبران طريقت قادريه و نقش‌بندى بجز دف و نى همهٔ سازها را بر پيروان خود حرام و برخى را مکروه دانسته‌اند.
نغمه‌هاى غيردينى با سورنا و دهل و دوزله در مراسم شادى اجرا مى‌شود. نغمه‌ها حالت غنايى و عاشقانه و توأم با شوخى و مزاح با نوعى لطيفه‌سرايى است.
با سورنا، دوزله و نرم‌ناى همه نوع آهنگى را مى‌نوازند. نغماتى چون: حيران، گريان، زنگي، شلان، سه جار و ...
يک ساز مهم منطقهٔ کردستان شمشال است که در واقع نى چوبانى کردستان است و از فلز ساخته شده و در همه جا بکار مى‌رود.
سورنا، دوزله، نرم‌ناى و دف نيز از سازهاى اين مناطق مى‌باشد. اما سازهاى خانقاه، دف و طاس است.
بطورکلى موسيقى کرد از نظر قدمت شامل دو گروه است؛ يک نوع موسيقى باستانى است با عناوينى چون موره، هوره، لوره، چوبى و نغمه‌هاى سماعى - سنتى و نوعى ديگر نغماتى است از قبيل مقام الله ويسي، مقام کوچه باغي، محمد مسگرى و ترانه‌هاى ملوديک با اشعار هجايي. نوع ديگرى نيز از موسيقى در کردستان وجود دارد که بيت‌خوانى گفته مى‌شود، که نغمه‌اى ساده و بدون وزن و قافيهٔ منظم است که در بيان جنگ سرداران و بزرگان دينى و آيينى و ملى اجرا مى‌شود.

 

 

 

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:59 :: توسط : شیرین

 

موسیقی شمال خراسان

شمال خراسان شامل شهرهاى بجنورد، اسفراين، درگز، قوچان و شيروان است. بخش عمده‌اى از ساکنين اين نواحى را مهاجرين کرد و ترک تشکيل مى‌دهند. بخشى از موسيقى شمال خراسان، موسيقى کوهپايه‌اى است. اين نوع موسيقى توأم با فرياد است. در کنار آن، موسيقى جلگه و دشت قرار دراد که ملايم‌تر و درونى‌تر است. موسيقى الله مزار، انارکي، دوقرسه، و هراى موسيقى اين نواحى است.
هنرمندان موسيقى در اين مناطق، عاشق‌ها و بخشى‌ها و لوطى‌ها هستند. عاشق‌ها قديمى‌ترين هنرمندان اين منطقه‌اند که نوازندگان سازهاى سورنا، دهل، کمانچه، قشمه و دياره‌اند و از رقصندگان بزرگ شمال خراسانند. بخشى‌ها نوازندگان دوتار، آوازخوان و داستان‌سرا بوده‌اند. در روايات عاميانه، ”بخشي“ فردى استثنايى است که خداوند به او موهبتى عطا فرموده است. لوطى‌ها پيام‌رسانان جامعهٔ خود بوده‌اند. وسيلهٔ آنها يک دايره بوده؛ ممکن بود آنها آهنگ‌هاى رقص را بخوانند يا بنوازند.
سازهاى شمال خراسان عبارتند از: دوتار، سورنا، قُشمه (مشابه دونى در کردستان)، کمانچه، دهل، نى و دپ (دف).

 

 

 
 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:58 :: توسط : شیرین

 

موسيقى در فرهنگ اين ناحيه، مقام والايى دارد و تنوعى که در کمتر منطقه‌اى بچشم مى‌آيد، موسيقى کردى موسيقى خواص نيست و در شادي، عزا، حماسه و معالجه بکار مى‌رود. انواع موسيقى کرمانشاهان عبارتند از: موسيقى تنبور که قر‌ن‌ها پيش از اسلام حضور داشته و در بين علويان کوهپايه‌اى زاگرس عموميت دارد و همهٔ بزرگان و مرشدان اين دوره از آن آگاهى دارند. در کرمانشاهان تنبور در منطقهٔ گوران و صحنه رواج دارد
موسيقى ”هوره“ از قديمى‌ترين آوازهاى ايرانى است که در گوران، سنجابي، قلخاني، و کلهر بيشتر مرسوم است. به ظهور تصوب در نقاط کردنشين، اهل سنت و جماعت دراويش قادريه، ”هوره“ را به جذبه و حالت گريه و استغاثه به گونه‌اى خاص مى‌خواندند و به آن رنگى عرفانى دادند که به سوز معروف است. هوره در جنگ نيز خوانده مى‌شود
سياه‌چمانه نيز انواع قديمى و باستانى موسيقى کرمانشاهان است که بيشتر در پاوه و اورامانات مرسوم است. اين آواز داراى تحريرها و حالات بخصوصى است
بيت‌خاني: از انواع موسيقى باستانى ايران است و ريتم مشخصى دارد و با زدن کف همراهى مى‌شود
موسيقى رقص: رقص کردى به مثابهٔ تمرين دلاورى و رزم است که با تفنن آميخته شده است. که معمولاً دست‌هاى رقصندگان در هم گره مى‌خورد و گام‌ها در يک مسير حرکت مى‌کنند
سازهاى متداول در کرمانشاهان عبارتند از: تنبور، سورنا، دف، دوزله (دوني)، شمشال، نرمه‌ نى (نرمه ناي)، دهل، طاس

 

 

 

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:56 :: توسط : شیرین

 

موسیقی هرمزگان

تاريخ موسيقى اين منطقه به دوران برده‌فروشى و تجارت انسان در اين ناحيه برمى‌گردد که توسط سياهان اجرا مى‌شد.
با گذشت زمان اين موسيقى از محيط جديد الهام گرفت و رنگ و بوى بومى بخود گرفت و موسيقى منطقهٔ نوار ساحلى جنوب متولد شد.
سازهاى اوليه سياهان در بندرعباس را ليوا مى‌گفتند که شامل دهل‌هاى بزرگ و نوعى ساز بادى بود و در مراسم شادى و رقص‌هاى خنجر و رقص ليوا استفاده مى‌شد. سازهاى ديگرى که به مرور زمان متداول شدند شامل کلم (قلم - ني)، دهل، پيپه و کسر بود. در مناطق مختلف اين استان موسيقى‌ها متفاوت بود.
نوعى مراسم آيينى در اين نوايح برگزار مى‌شود که توسط آن بيماران مبتلا به ناراحتى‌هاى روحى معالجه مى‌شوند که نوعى موسيقى درمانى است. موسيقى ”زار“ با ديگر اشکال موسيقى در بنادر جنوب کاملاً متفاوت است و نوازندگان آن هم افراد خاصى هستند. حضور فرهنگ و موسيقى افريقا در کل موسيقى هرمزگان و آداب و رسوم و موسيقى ”زار“ بسيار مشهور است. در اين مراسم گاه آهنگ‌هايى به سبک موليواري، هندى و افريقايى بگوش مى‌رسد.
سازهاى هرمزگان عبارتند از: سورنا، قلم جفتي، جَوَره، گپ دُهل (مارساز)، تمپک (تمبک)، دهل، کِسِر، پيپه و سَمّا.
 

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:55 :: توسط : شیرین

موسیقی بلوچستان

شاید نام سیستان و بلوچستان و بویژه بلوچستان کمتر به گوش ها خورده باشد و کمتر بر زبان ها جاری شده باشد. منطقه ای در جنوب خراسان بزرگ(خراسان قدیم) و جنوب شرقی ایران باستان. متشکل از دوبخش بزرگ سیستان و بلوچستان که هر کدام جداگانه پیشینه تاریخی کهنی دارند. زابلستان و نماد کهن آن یعنی شهر سوخته و بلوچستان با نامی کهن به نام مَکران که در تاریخ نوشته های باستانی این دو نام به چشم می خورند.
گذشته از تفاوت نام این دو منطقه دارای ویژگی های فرهنگی جدایی نیز هستند که می توان به زبان،آداب و رسوم،موسیقی و برخی باورها اشاره کرد.
زابلستان به جهت این که جزوی از خراسان بزرگ در سده های نخست بوده رنگ پذیری بیشتری از فرهنگ فراگیر پارس داشته و موسیقی آن نیز به صورت محسوسی در موسیقی ملی ما جای خود را دارد و زبان آن نیز برگرفته از زبان پارسی کهن بوده و هست.
اما درباره ی بلوچستان به سبب دور افتادگی و همچنین کوتاهی بخصوص 3حکومت پیشین مهجور و به نوعی بیگانه با فرهنگ فراگیر ایرانی شده است. هرچند رگه های مشترک بسیاری در آنها هست.
موسیقی این منطقه نیز به همان دلایل خاص بودن خود را حفظ نموده و گذشته از این که بسیار راکد مانده از موسیقی و فرهنگ قوم های دیگری چون هندی و پاکستانی رنگ پذیرفته که این روند در دهه های کنونی بسیار محسوس تر است. اما با همه ی این اوصاف این موسیقی به گونه ای دست نخورده و اصیل است که شاید جای پژوهش و بررسی خوبی داشته باشد.
از بزرگان موسیقی بلوچستان می توان به استاد بامری،استاد اسپندار و ظاهرجان اشاره نمود. شاید نام و نوای استاد اسپندار تنها نوازنده ی دونلی ایران برایتان آشنا باشد. استادی که در بسیاری از نسشت ها و جشنواره های بین المللی هنرنمایی نموده و متسفانه در کشور به ایشان بهایی داده نشده.
قطعه موسیقی ای که می توانید دریافت و گوش کنید از استاد ظاهرجان انتخاب شده که البته به زبان بلوچی نیست اما موسیقی آن بلوچی است. امیدوارم مورد پسند قرار گیرد


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:54 :: توسط : شیرین
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آوا و نوا و آدرس 23871.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 67
بازدید کل : 4161
تعداد مطالب : 87
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1